خلاصه کامل کتاب داستان آن کلات | اثر بهار مومنی

«خلاصه کتاب داستان آن کلات» اثری از بهار مومنی، شما را به اعماق داستانی می برد که در دوران حمله مغول، تصویرگر سرنوشت مردمان کلات است؛ مردمی که در آغاز در همزیستی مسالمت آمیزی زندگی می کنند، اما با فرا رسیدن سختی ها و ورود مغول، بذر بی اعتمادی در میانشان کاشته می شود. این نمایشنامه روایتی عمیق از بقا، عشق و ایستادگی در برابر تعصب و ظلم است و می تواند تجربه ای تأمل برانگیز برای هر خواننده ای باشد.
نمایشنامه «داستان آن کلات» نه تنها یک داستان تاریخی است، بلکه آینه ای تمام نما از سرشت انسانی در مواجهه با بحران ها و آزمون های سخت به شمار می رود. بهار مومنی، نویسنده ای که پیش تر نیز با قلم قدرتمند خود در حوزه ادبیات نمایشی، آثار ماندگاری خلق کرده است، در این اثر نیز خواننده را به سفری پر فراز و نشیب به دنیایی می برد که در آن، خط باریک میان عشق و نفرت، ایمان و تعصب، و آرامش و آشوب، به زیبایی ترسیم شده است. این نمایشنامه، با روایتی گیرا و شخصیت هایی عمیق، تصویری زنده از تلاطم های یک جامعه در آستانه فروپاشی ارائه می دهد و به کاوش در پیچیدگی های روابط انسانی و پیامدهای تصمیم گیری های سرنوشت ساز می پردازد.
معرفی: پرده برداری از جهان داستان آن کلات
بهار مومنی، نامی آشنا در عرصه ادبیات نمایشی معاصر ایران است. او با نگاهی ظریف و قلمی توانا، همواره در پی خلق آثاری بوده که علاوه بر جذابیت های داستانی، از عمق فلسفی و اجتماعی نیز برخوردار باشند. «داستان آن کلات» یکی از برجسته ترین نمایشنامه های اوست که با ورود به فضای تاریخی دوران حمله مغول، بستری فراهم می آورد تا مضامین جهان شمولی همچون صلح، همزیستی، تعصب، عشق، بقا و انسانیت را به چالش بکشد. این اثر، نه تنها به عنوان یک نمایشنامه، بلکه به مثابه روایتی از تجارب جمعی یک ملت در مواجهه با خشونت و تغییرات ناگهانی، جایگاه ویژه ای در کارنامه هنری این نویسنده و ادبیات معاصر ایران پیدا کرده است.
نمایشنامه «داستان آن کلات» ما را به شهری می برد که تا پیش از آمدن مغول، نمادی از همزیستی مسالمت آمیز میان پیروان ادیان و عقاید مختلف بود. در این شهر، مرزهای مذهبی و قومی کمرنگ شده بود و مردم، فارغ از تفاوت ها، شانه به شانه یکدیگر زندگی می کردند. اما این آرامش، با ورود نیروهای مهاجم و تحمیل قوانین سخت گیرانه، به ناگهان در هم می شکند و تار و پود جامعه، زیر فشار ترس و سوءظن، از هم گسسته می شود. این نمایشنامه عمیقاً به تأثیرات بیرونی بر روان فرد و جمع می پردازد و نشان می دهد که چگونه شرایط سخت می تواند خردورزی را به تعصب و محبت را به کینه تبدیل کند.
آنچه باید درباره داستان آن کلات بدانید
«داستان آن کلات» توسط انتشارات سوره مهر در سال ۱۳۹۶ منتشر شده است و در دسته نمایشنامه های درام تاریخی قرار می گیرد. این اثر، با وجود حجم نه چندان زیاد (حدود ۷۰ صفحه)، محتوایی غنی و پرمعنا را در خود جای داده است. کلات در این نمایشنامه، بیش از یک مکان جغرافیایی، یک نماد است؛ نمادی از هر جامعه ای که در مسیر تاریخ، با چالش های بزرگ انسانی روبرو می شود. کلات، سرزمینی است که شاهد زیست مشترک اقوامی از ادیان و فرهنگ های گوناگون است، پیش از آنکه سایه شوم جنگ و تعصب، آرامش آن را برهم بزند.
سبک نگارش بهار مومنی در این اثر، اوج قدرت او در دیالوگ نویسی را به نمایش می گذارد. هر جمله، با دقت انتخاب شده و بار معنایی عمیقی را به دوش می کشد. دیالوگ ها نه تنها پیش برنده داستان هستند، بلکه به بهترین شکل ممکن، به شخصیت ها عمق می بخشند و درونیات آن ها را آشکار می سازند. خواننده در حین مطالعه، گویی خود را در دل صحنه تئاتر می بیند و با هر کلمه، بیشتر در فضای نمایش غرق می شود. این توانایی در خلق فضایی زنده و قابل لمس، از ویژگی های بارز قلم مومنی است که «داستان آن کلات» را به اثری خواندنی و ماندگار تبدیل کرده است.
خلاصه داستان داستان آن کلات: ماجرای کامل نمایشنامه از آغاز تا پایان
«داستان آن کلات» روایتی گیرا از سقوط یک جامعه به ورطه بی اعتمادی و تعصب در دوران پرالتهاب حمله مغول است. این نمایشنامه ما را به سفری در دل انسانیت می برد، جایی که عشق، خرد و بقا در برابر ظلم و خشونت به چالش کشیده می شوند. داستان از یک همزیستی شکننده آغاز می شود و به فرجامی تراژیک اما پر از پیام های عمیق می انجامد.
الف) همزیستی شکننده در کلات
در آغاز نمایشنامه، با جامعه ای کوچک به نام کلات آشنا می شویم که مردمانش، با وجود تفاوت های مذهبی و قومی، در یک صلح و برادری مثال زدنی در کنار یکدیگر زندگی می کنند. فضای کلات، فضایی آرام و دلنشین است؛ شب ها در کومه ها، مردانی چون صادق، یوحنا و داوود، به گفت وگو و خنده مشغولند و داوود عود می نوازد. این صحنه، تصویری گرم از زندگی روزمره و روابط انسانی ساده و بی تکلف را به نمایش می گذارد. زلفا، بانویی زیبا، به نغمه ساز گوش می سپارد و پیر کلات، نماد خرد و سنت، نظاره گر این همزیستی است. او بزرگ کلات است و سعی در حفظ آرامش و اتحاد میان اهالی دارد. این قسمت از داستان، خواننده را با صمیمیت و سادگی زندگی در کلات آشنا می کند و حس دلبستگی به این جامعه کوچک و صلح دوست را در او برمی انگیزد.
روابط میان شخصیت ها، آمیزه ای از احترام و محبت است. آن ها به یکدیگر اعتماد دارند و در کنار هم، بار زندگی را به دوش می کشند. این تصویر اولیه از کلات، بستری ایده آل برای روایت آزمونی بزرگ است؛ آزمونی که قرار است نشان دهد آیا این صلح و همزیستی، در برابر طوفان های بیرونی نیز پایدار خواهد ماند یا خیر. نمایشنامه با ظرافت، این صحنه آغازین را به گونه ای تصویر می کند که خواننده حس کند در حال مشاهده زندگی آرام مردمانی است که آینده ای مبهم در انتظارشان است.
ب) سایه مغول بر کلات
این آرامش، دیری نمی پاید. با ورود نیروهای مغول، سایه تهدید بر سر کلات گسترده می شود و زندگی مردم به تدریج رنگ می بازد. مغولان با قوانین ظالمانه و بی رحمانه خود، آرامش و اعتماد را از میان می برند. ترس، جای خود را به اطمینان می دهد و سوءظن، میان اهالی کلات رخنه می کند. جامعه ای که پیش از این بر پایه محبت و درک متقابل بنا شده بود، حالا با وحشت از مجازات های سخت و بی دلیل، دست و پنجه نرم می کند. این بخش، نقطه عطف داستان است؛ جایی که نظم موجود از هم می پاشد و هر فردی مجبور به مواجهه با ترس های درونی و بیرونی خود می شود.
در همین بحبوحه، ماجرای پناه آوردن یک «شهزاده» به کلات، به عنوان امانتی گرانبها، پیچیدگی های بیشتری به داستان می بخشد. شهزاده ای که پدرش، امیر مُلک، او را برای حفظ جان، به کلات فرستاده و به پیر کلات اطمینان کرده است که حافظ جان او خواهد بود. ورود این شهزاده، بار مسئولیت بزرگی را بر دوش پیر کلات و اهالی شهر می گذارد. این امانت، نه تنها نمادی از بی دفاعی در برابر قدرت مغول است، بلکه خود به عاملی برای بروز تنش های بیشتر و آزمون های سخت تر برای مردم کلات تبدیل می شود. آیا کلات، با وجود تمام تهدیدها، می تواند از این امانت ارزشمند محافظت کند و بر قول و قرار خود پایبند بماند؟
ج) اوج درگیری ها و آزمون های انسانی
بخش میانی نمایشنامه، اوج درگیری ها و آزمون های اخلاقی و انسانی را به تصویر می کشد. در این مرحله، تعصبات مذهبی و قومی که در زیر پوست جامعه پنهان بودند، با فشار شرایط سخت، خود را آشکار می کنند. یکی از برجسته ترین حوادث این بخش، ماجرای «یوحنا» است. یوحنا، مردی نیک نیت، به اتهام واهی نزدیک شدن به زنی از آیینی دیگر، گرفتار می شود. راهب، با وجود میل باطنی، تحت فشار سردار مغول و برای جلوگیری از خشم مغولان بر دیگر هم آیینانش، مجبور به تأیید گناه او می شود. دیالوگ های میان یوحنا و راهب، اوج تراژدی و ناگزیری را نشان می دهد؛ یوحنا که تنها می خواسته تکه ای نان به کودکی بدهد، با اتهاماتی روبه رو می شود که نتیجه تفسیر متعصبانه و قوانین خشک مغول است.
«راهب: آنان را من حکم نمی کنم تا ببخشایم. اما، گناهِ کردار تو بر من است که هم آیینم با تو. باز هم ببخشایم، خشمِ مغول دامان دیگر ترسایانِ کلات را می گیرد. آن سردار شنیده که تو بر حکمش پا گذاشتی.
یوحنا: من فقط می خواستم تکه ای نان به کودکی بدهم.
راهب: برای دادن نان مجازاتی هست جدا. اما تو نیّت نزدیک شدن به آن زن را داشتی. نداشتی؟ با او در کومه ات بودی؟ زنی و مردی در کومه ای تنها؟»
این ماجرا، نمادی از تلاقی عشق و انسانیت با ظلم و ترس است. شخصیت ها در این میان، با تصمیم گیری های سرنوشت ساز و اخلاقی دست و پنجه نرم می کنند. آیا باید برای نجات خود، دیگری را فدا کرد؟ آیا حفظ جان، به هر قیمتی ارزش دارد؟ این سوالات، ذهن خواننده را درگیر می کند و او را به فکر وا می دارد که در چنین شرایطی، کدام راه، راه انسانیت و رستگاری است. اوج تراژدی ها در این بخش، خواننده را به عمق دردهای جامعه ای می برد که امیدهایش یکی پس از دیگری رنگ می بازند و عشق، تنها نور کم فروغی در تاریکی مطلق باقی می ماند.
د) فرجام کلات
پایان نمایشنامه «داستان آن کلات»، فرجام تلخ وقایع را برای کلات و سرنوشت شخصیت های اصلی آن رقم می زند. جامعه ای که زمانی نماد همزیستی بود، حالا در اثر تعصب و خشونت، از هم گسسته شده و زخم های عمیقی بر پیکرش نشسته است. بسیاری از شخصیت ها، قربانی قوانین ظالمانه و بی اعتمادی می شوند. اما در دل این تاریکی، نویسنده همچنان کورسوی امیدی را به تصویر می کشد.
با وجود تمام فداکاری ها و از دست دادن ها، برخی شخصیت ها، کسانی که «نشان عشق بر دل دارند»، راهی برای آرامش و حتی مبارزه می یابند. این مبارزه، لزوماً به معنای درگیری فیزیکی نیست، بلکه بیشتر به معنای مقاومت درونی، حفظ انسانیت و امید به آینده ای بهتر است. این افراد، در اوج درد و رنج، توان مبارزه برای حفظ آنچه از انسانیت باقی مانده را پیدا می کنند و این نشانه ای از قدرت بی کران روح انسان است. پایان بندی اثر، هرچند تلخ است، اما با پیامی از امید و پایداری به پایان می رسد و بر این نکته تأکید می کند که حتی در دل سیاه ترین دوران، عشق و انسانیت می توانند راهگشای مسیر آرامش و رستگاری باشند.
شخصیت های اصلی نمایشنامه: چه کسی در داستان آن کلات چه نقشی ایفا می کند؟
شخصیت های «داستان آن کلات»، هر یک نقشی کلیدی در پیشبرد داستان و تجسم مضامین اصلی نمایشنامه دارند. آن ها با چالش ها و تصمیم گیری های اخلاقی خود، ابعاد گوناگون سرشت انسانی را در شرایط بحرانی آشکار می سازند.
- پیر کلات: او نماد خرد، سنت و تلاش بی وقفه برای حفظ جامعه و آرامش آن است. پیر کلات می کوشد تا با تدبیر و صبوری، مردم کلات را از آسیب های بیرونی دور نگه دارد و اتحاد میانشان را حفظ کند. او مسئولیت نگهداری از شهزاده را برعهده می گیرد و این بار مسئولیت، او را در معرض آزمون های بزرگی قرار می دهد.
- یوحنا: نماینده فردی نیک نیت و مهربان است که ناخواسته قربانی سوءتفاهم ها و تعصبات کورکورانه می شود. داستان یوحنا، اوج بی رحمی قوانین ظالمانه و تأثیر وحشتناک اتهامات بی اساس را نشان می دهد و قلب خواننده را به درد می آورد.
- زلفا: نماد عشق پاک، زیبایی و قربانی شدن در راه آن است. او با تمام وجود به عشق خود وفادار می ماند و این وفاداری، در نهایت به فداکاری او منجر می شود. داستان زلفا، تصویری ماندگار از قدرت عشق در برابر بی رحمی دنیا را ارائه می دهد.
- صادق و داوود: این دو شخصیت، تصویرگر مردم عادی جامعه هستند که در برابر بحران ها، واکنش های متفاوتی از خود نشان می دهند. آن ها نمونه ای از اقشار مختلف جامعه هستند که درگیر زندگی روزمره خود بوده و ناگهان در مواجهه با خطری بزرگ، مجبور به انتخاب می شوند.
- راهب: او نماد تعصب مذهبی و فشار سنت های سخت گیرانه است. راهب، هرچند ممکن است نیت بدی نداشته باشد، اما ناگزیر به اجرای قوانینی می شود که به بی عدالتی می انجامد. او در تضاد بین حفظ دین خود و انسانیت گرفتار است.
- سردار مغول: نمادی از قدرت مطلق، ظلم بی حد و حصر و اجرای قوانین سخت گیرانه و بی رحمانه است. او نیروی ویرانگری است که صلح کلات را برهم می زند و ترس و وحشت را بر مردم حاکم می کند.
- شهزاده: او نمادی از امانت، بی دفاعی و بار سنگین مسئولیتی است که بر دوش اهالی کلات و به ویژه پیر کلات گذاشته می شود. حضور او، تنش های درونی و بیرونی داستان را افزایش می دهد و به اوج خود می رساند.
تم ها و مفاهیم کلیدی: درس هایی از داستان آن کلات: لایه های پنهان نمایشنامه
نمایشنامه «داستان آن کلات» تنها یک داستان ساده نیست، بلکه لایه های عمیقی از مضامین انسانی و اجتماعی را در خود جای داده است که آن را به اثری قابل تأمل تبدیل می کند. بهار مومنی با هنرمندی، این تم ها را در بستر یک داستان تاریخی، به شکلی زیبا و تأثیرگذار بیان کرده است.
- صلح در برابر تعصب: یکی از محوری ترین تم های نمایشنامه، بررسی چگونگی فروپاشی همزیستی مسالمت آمیز در مواجهه با ترس و فشار بیرونی است. کلات، نمادی از جامعه ای بود که افراد با عقاید و مذاهب گوناگون در کنار هم زندگی می کردند. اما با ورود مغول و تحمیل قوانین ظالمانه، تعصبات مذهبی و قومی از زیر خاکستر سر برمی آورند و صلح را نابود می کنند. این اثر به ما یادآوری می کند که صلح یک پدیده شکننده است و برای حفظ آن، باید همواره در برابر بذر تعصب و بی اعتمادی هوشیار بود.
- قدرت عشق و انسانیت: در دل تاریکی و ستم، عشق و انسانیت به عنوان نیروی مقاومت بخش ظاهر می شوند. شخصیت هایی چون زلفا و یوحنا، با وجود تمام مصیبت ها، نشان می دهند که چگونه عشق می تواند در برابر ظلم و ستم ایستادگی کند و حتی در اوج یأس، نوری از امید را روشن نگه دارد. این نمایشنامه بر این نکته تأکید دارد که قدرت واقعی، نه در خشونت، بلکه در عشق و توانایی برای همدردی با دیگران نهفته است.
- حکومت و ظلم: نمایشنامه به نقد سیستم های قدرت طلب و قوانین ظالمانه می پردازد. حکومت مغول و قوانین سخت گیرانه اش، نمادی از هر حکومتی است که به جای عدالت، بر پایه زور و ستم استوار است. این اثر نشان می دهد که چگونه چنین قوانینی، نه تنها زندگی افراد را تباه می کنند، بلکه بنیان های جامعه را نیز از بین می برند و منجر به بی اعتمادی و نابودی می شوند.
- هویت و حفظ آن: در دوران بحران و حمله، چالش های حفظ باورها، فرهنگ و هویت فردی و جمعی به شدت پررنگ می شوند. شخصیت ها در کلات، با این سوال مواجه می شوند که چگونه می توانند در برابر فشارها، به اصول و ریشه های خود پایبند بمانند. این تم، به اهمیت مقاومت فرهنگی و حفظ اصالت در برابر هجوم بیگانگان اشاره دارد.
- تقدیر و اختیار: نمایشنامه به شکلی ظریف، به بررسی نقش انتخاب های فردی در سرنوشت جمعی می پردازد. آیا انسان ها قربانی تقدیرند یا می توانند با انتخاب های خود، مسیر زندگی خود و جامعه شان را تغییر دهند؟ «داستان آن کلات» نشان می دهد که هرچند نیروهای بیرونی قدرتمند ممکن است سرنوشت را تعیین کنند، اما انتخاب های فردی و اخلاقی هر شخص، می تواند تأثیر عمیقی بر کل جامعه داشته باشد و حتی در برابر تقدیر نیز، راهی برای انتخاب باقی می ماند.
چرا باید داستان آن کلات را خواند؟: ارزش های بی زمان داستان آن کلات
خواندن نمایشنامه «داستان آن کلات» اثری از بهار مومنی، تجربه ای است که فراتر از یک سرگرمی ساده می رود و ارزش های ماندگار و جهان شمولی را به خواننده ارائه می دهد. این اثر نه تنها یک نمایشنامه، بلکه یک درس نامه عمیق از تاریخ، اخلاق و انسانیت است که در قالب داستانی پرکشش ارائه شده است.
ارزش ادبی و هنری نمایشنامه
«داستان آن کلات» به لحاظ ادبی و هنری، اثری قدرتمند و ماندگار است. قلم بهار مومنی، با دقت و ظرافت، شخصیت ها را می پروراند و دیالوگ هایی خلق می کند که نه تنها طبیعی و واقعی به نظر می رسند، بلکه سرشار از معنا و احساس هستند. فضای نمایشنامه به گونه ای ترسیم شده که خواننده به راحتی می تواند خود را در دل حوادث کلات تصور کند و با تک تک شخصیت ها، همذات پنداری نماید. این قدرت در خلق فضاسازی و شخصیت پردازی، «داستان آن کلات» را به یک شاهکار در ادبیات نمایشی معاصر ایران تبدیل کرده است.
پیام های جهانی و ارتباط آن با مسائل امروز جامعه
با وجود اینکه داستان «داستان آن کلات» در دوران حمله مغول روایت می شود، اما پیام های آن به هیچ عنوان محدود به زمان و مکان خاصی نیستند. مضامینی چون صلح، تعصب، همزیستی، عشق، ظلم و مقاومت، مسائلی هستند که در هر دوران و در هر جامعه ای می توانند مطرح باشند. این نمایشنامه به ما نشان می دهد که چگونه بی اعتمادی و تعصب می توانند جامعه ای را از درون بپاشند و چگونه عشق و انسانیت، تنها امید برای بقا و رستگاری باقی می مانند. خواندن این اثر می تواند به ما در درک بهتر چالش های امروز جامعه و انسانیت یاری رساند.
تجربه قلم توانمند بهار مومنی
برای هر علاقه مند به ادبیات، آشنایی با قلم توانمند و سبک منحصر به فرد بهار مومنی، یک فرصت بی نظیر است. او با مهارت خاص خود در روایت پردازی و ایجاد فضاهای دراماتیک، خواننده را به عمق داستان می کشد و او را درگیر احساسات و افکار شخصیت ها می سازد. «داستان آن کلات» بهترین نمونه برای آشنایی با سبک خاص و تأثیرگذار این نویسنده است و هر کسی که به دنبال تجربه ای متفاوت و عمیق در دنیای ادبیات نمایشی است، باید این اثر را در لیست خواندنی های خود قرار دهد.
دعوت به مطالعه کامل کتاب برای درکی عمیق تر
هرچند این مقاله خلاصه ای جامع از «داستان آن کلات» را ارائه می دهد، اما تجربه واقعی و درک کامل ابعاد و ظرافت های این شاهکار ادبی، تنها با مطالعه کامل اثر امکان پذیر است. دیالوگ های پرشور، جزئیات فضاسازی، و عمق شخصیت پردازی که در این نمایشنامه وجود دارد، چیزی نیست که بتوان آن را به طور کامل در یک خلاصه گنجاند. خواندن نسخه کامل کتاب، به شما فرصت می دهد تا در دنیای پر رمز و راز کلات غرق شوید و پیام های عمیق آن را با تمام وجود خود حس کنید.
نتیجه گیری: نگاهی نهایی به داستان آن کلات
«داستان آن کلات» اثر بهار مومنی، نمایشنامه ای است که فراتر از یک روایت تاریخی ساده، به کندوکاو در پیچیدگی های روح انسان و جامعه در شرایط بحرانی می پردازد. این اثر با قلمی شیوا و روایتی تأثیرگذار، تصویری زنده از همزیستی شکننده، سایه سنگین ظلم و تقابل ابدی عشق و تعصب را به نمایش می گذارد. از پیر کلات که نماد خرد و تلاش برای حفظ جامعه است تا یوحنا و زلفا که قربانیان پاک عشق و انسانیت می شوند، هر شخصیت در این داستان، برگی از کتاب سرنوشت را ورق می زند و درس های بی زمانی را به ما می آموزد.
نمایشنامه بهار مومنی، با پرداختن به تم های عمیقی چون صلح در برابر تعصب، قدرت عشق و انسانیت، و نقد حکومت های ظالم، نه تنها یک اثر هنری است، بلکه آینه ای است که بازتاب دهنده واقعیت های انسانی در هر عصر و زمانی است. پیام های جهانی این اثر، ارتباط عمیقی با مسائل امروز جامعه ما دارد و به ما یادآوری می کند که چگونه انتخاب های فردی، می تواند سرنوشت جمعی را تغییر دهد و چگونه حتی در اوج تاریکی، می توان نشانه هایی از امید و پایداری یافت.
دعوت نهایی از هر خواننده ای این است که برای غرق شدن در دنیای غنی و پر از معنای «داستان آن کلات»، نسخه کامل اثر را مطالعه کند. این تجربه نه تنها ذهن را درگیر می کند، بلکه قلب را نیز لمس می کند و برای مدتی طولانی، تأثیرگذاری عمیق خود را حفظ خواهد کرد. «داستان آن کلات» نه تنها یک نمایشنامه، بلکه سفری است به درون خود و جامعه، که ارزش بارها خوانده شدن را دارد.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خلاصه کامل کتاب داستان آن کلات | اثر بهار مومنی" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خلاصه کامل کتاب داستان آن کلات | اثر بهار مومنی"، کلیک کنید.