مقاله اختلالات یادگیری کودکان

اختلالات یادگیری، یکی از مباحث مطرح شده در بوده که گروه ناهمگونی از کودکان را دربرمی گیرد که مشکلاتی را در حوزه های گوناگونی دارند. این مشکلات اثرات مادام العمری را برای فرد ایجاد می کند که به نظر می رسد خیلی بیشتر از خواندن، نوشتن و حساب کردن باشد. حوزه هایی همچون ، ، روابط بین شخصی، ادامه تحصیل و مانند آن را عمیقا تحت تاثیر قرار می دهد. نکته حایز اهمیت اینکه اگر این اختلال به موقع تشخیص داده شود، می تواند موفقیت چشمگیری در جبران اختلال این افراد ایجاد نماید. در این مقاله بعد از بحث تعریف و تاریخچه به خصوصیات روانی – رفتاری و اشکالات درسی افراد با اختلال یادگیری اشاره می کنیم.

انسان، تقریبا همه چیز را “یاد می گیرد”. او یاد می گیرد حرکت کند، راه برود، گوش دهد، بیندیشد، سخن بگوید، بخواند، بنویسد و… آنگاه یاد می گیرد مفاهیم و مشاهدات خود را در ارتباط با هم طبقه بندی کند و نهایتا به تمییز، تجزیه، استنتاج، شناخت و تصمیم گیری نایل شود. خرید لباس السا برای دختر بچه ها آنها را خوشحال میکند.

تفاوت میان آدمیان نیز به تفاوت میزان و چگونگی آنها مربوط می شود. یادگیری ممکن است بدون هیچ مشکلی حاصل شود یا برعکس وجود پاره ای مشکلات، سبب اختلال در آن شود. به همین دلیل مربیان و آموزگاران از دیرباز متوجه کودکانی بودند که در یادگیری مواد درسی دشواری داشتند و در به آن حدی که امید به حصول آن بود، توفیق به دست نمی آوردند و طی سال های متمادی، معمای کودکی که نمی توانسته یاد بگیرد، مشغله فکری پژوهشگران بوده است.

اختلالات یادگیری، یکی از عمومی ترین اصطلاحاتی است که به طور گسترده و بدون دقت کافی به مشکلات عمومی یادگیری در 15 تا 20 درصد از دانش آموزان مدرسه اطلاق می شود و معمولا این اصطلاح برای دانش آموزانی به کار می رود که مشکلاتشان به طور مستقیم با ناتوانی های حسی، جسمی و هوشی خاص ارتباط ندارد، اگرچه دانش آموزان دارای اختلال، اغلب در یادگیری و سازگاری اجتماعی نیز با مشکلاتی مواجه هستند.

واژه اختلال یادگیری ابتدا در اواخر دهه 1950 و اوایل دهه 1960 برای توصیف اختلاف یا تفاوت بین ناتوانی هوشی و اکتساب که به وسیله آزمون های استانداردشده اندازه گیری می شوند، مورد استفاده قرار گرفت. به این معنی که کودک ناتوان در یادگیری، هوش متوسط یا بالاتر از متوسط دارد اما نمی تواند به طور بسنده ای در در یک یا بیش از یک حوزه عمل کند. این مشکل در عملکرد، ناشی از علل ناشناخته است اما معمولا به بدکاری احتمالی سیستم عصبی مرکزی نسبت داده می شود.

تعریف NJCID از معتبرترین تعاریف در زمینه نارسایی ویژه یادگیری است و از سوی کمیته همبستگی ملی نارسایی های ویژه یادگیری، که نماینده بزرگترین سازمان حرفه ای – والدینی است ارایه گردیده است: «اختلالات ویژه یادگیری یک اصطلاح کلی است که به گروه ناهمگنی از اختلالات که به وسیله مشکلات مهمی در فراگیری و استفاده از توانایی های گوش دادن، حرف زدن، خواندن، نوشتن، استدلال و یا ریاضیات آشکار می شود، اشاره دارد. این اختلالات جنبه درون فردی داشته و احتمالا ناشی از کارکرد بد بوده و ممکن است در طی یک دوره معین زندگی رخ دهد. همچنین ممکن است به همراه دیگر شرایط معلولیت ساز (، ، ) و یا تحت تاثیر محیط فرهنگی، آموزش ناکافی یا نامناسب رخ بدهد».

اگرچه وجود یک تعریف، جهت نزدیک ساختن افکار متخصصین در مورد یک اصطلاح خاص، حایز اهمیت است، اما بایستی به خاطر داشت که حتی جامع ترین تعاریف، قابل انطباق به همه کودکان نیست. هر کودک با در نظر گرفتن وضعیت وراثت، محیط، دانش، مهارت ها، سطح تمرکز و ساختارهای تحصیلی با دیگران فرق دارد.  از لباس شخصیت کارتونی دخترانه میتوان السا  را برای بچه ها خریداری کرد.

در تعاریف مختلف و تحقیقات متفاوت، به این گروه، صفات و خصوصیات متعددی نسبت داده اند. در کتاب های مختلف در حدود 99 خصوصیت برایشان شناخته شده است که چند مورد از مهمترین آنها بدین شرح می باشند:

• جنب وجوش بیش از حد
  · نقص در هماهنگی عمومی بدن
  · اختلالات در توجه (دامنه توجه کوتاه، حواس پرتی و عدم توجه)
  · هیجانی بودن
  · اختلال در حافظه و تفکر
  · دارا بودن مسایل درسی (به خصوص در خواندن، نوشتن، حساب و هجی کردن)
  · وجود نقایصی در تکلم و شنیدن
  · بی نظمی هایی مشخص در و (نقص هماهنگی در حرکات ظریف، نقص هماهنگی در حرکات چشم، تعادل ناکافی، و حرکات غیرقابل کنترل).

نکته مهمی را که باید به خاطر داشت این است که هر کودکی که دچار ناتوانی های یادگیری است، دارای همه این خصوصیات نمی باشد و گاه احتمال دارد که کودک فقط تعداد معدودی از آنها را دارا باشد.

هالاهان، دانیل پی و کافمن، جیمز ام، کودکان استثنایی، ص191، ترجمه مجتبی جوادیان، آستان قدس رضوی، 1372، چاپ دوم.

در مورد وجود اشکالات درسی در کودکان مبتلا به اختلال یادگیری بین متخصصان اختلاف نظر کمی وجود دارد. در واقع به خاطر همین اشکالات درسی است که برچسب اختلال و ناتوانایی یادگیری به پیشانی کودک زده می شود. از نظر تعریف، اگر مشکلی به نام مشکل درسی وجود نمی داشت، شاید کودکی به نام کودک مبتلا به اختلال یادگیری نیز به وجود نمی آمد.

معمولا کودکان با این انتظار به مدرسه فرستاده می شوند که قبل از هر چیزی خواندن و نوشتن یاد بگیرند. گفته می شود کودکان باید یاد بگیرند بخوانند تا بخوانند که یاد بگیرند. بنابراین خواندن یکی از عناصر اصلی در موفقیت تحصیلی است که بدون آن به دست آوردن مهارت های دیگر تقریبا غیرممکن است. یکی از مهمترین مسایلی که کودکان مبتلا به اختلال یادگیری با آن مواجهند، ناتوانی مربوط به خواندن است. لباس بن تن بچه گانه در خیلی از فروشگاه ها موجود است و به راحتی میتوان تهیه کرد.

مشکلات خواندن، به راه های مختلف خود را نشان می دهند. از آنجا که مسایل مربوط به خواندن به مسایل گویایی نیز مربوطند، برخی از شایع ترین اشتباهات مربوط به خواندن، مشکل در استفاده و ادراک است. مشکلات ممکن است در حوزه های شنیدن، صحبت کردن، خواندن، هجی کردن و یا نوشتن باشد. علیرغم این مشکلات افراد نارساخوان می توانند خلاق و با استعداد باشند. اغلب آنها در ، نمایش، ورزش و مکانیک خوب عمل می کنند.
علایم رایج

• مشکل در بیان کلامی
  · ضعف درک مطلب
  · ضعف هجی کردن
  · مشکل در شناسایی کلمات در هنگام خواندن
  · مشکل در دنبال کردن دستورات (ممکن است کلمات را به صورت نادرست بشنوند.)
  · مجله ایرامکس سازی حروف (ممکن است کلمات را سر و ته، تیره و تار یا کج و معوج بینند.)